راهنمای جامع برای موفقیت در کسب و کار

با شنیدن عبارت موفقیت در کسب و کار، تصویر چه کسی در ذهنتان تداعی می‌شود؟ استیو جابز؟ ایلان ماسک؟ یا بیل گیتس؟ فرقی نمی‌کند؛ همهٔ این افراد، یک نقطهٔ اشتراک بزرگ دارند و آن هم این است که از نظرشان، داشتن کسب‌وکار موفق، فقط به معنی کسب درآمد بالا نیست؛ بلکه چندین فاکتور دیگر هم دارد که همه در کنار هم، باعث موفقیت پایدار می‌شوند.

در این مقاله، قرار است این فاکتورها را زیر ذره‌بین ببریم و ببینیم گسترش کسب و کار و در نهایت، رسیدن آن به موفقیت، چه اصولی دارد و با چه تکنیک‌هایی میسر می‌شود؛ قول می‌دهم با اجرای صادقانه‌‌ٔ این اصول، به تدریج شاهد رشد واقعی کسب‌وکارتان باشید!

فقط پیش از هر کاری، نگاهی به جدول زیر بیندازید و مفهوم موفقیت و گسترش را با هم مقایسه کنید؛ زیرا در طول مقاله با این دو مفهوم خیلی کار داریم!

منظور شما از موفقیت در کسب و کار چیست؟

قبل از اینکه بخواهید موفق شوید، باید سنگ‌ها را با خود وابکنید و تعریفتان را از موفقیت کسب‌وکار مشخص کنید. منظور شما از موفقیت دقیقا چیست؟ کسب درآمد بیشتر؟ یا رضایت مشتری‌ها؟ 

بیایید نظر افراد مشهور و فعال در حوزهٔ تجارت را ببینیم:

استیو جابز می‌‌گوید:«شگفت‌انگیزترین اتفاق‌ها برای یک کسب‌وکار، نه توسط یک فرد بلکه توسط یک تیم ایجاد می‌شود!» بنابراین، از نظر او کار تیمی بهتر، ضامن موفقیت یک کسب‌وکار است.

والت دیزنی گفته است:«حرف زدن را کنار بگذارید و عمل کنید تا موفق شوید!» پس از نظر او، عمل‌گرایی و اجرای ایده‌هاست که ما را به موفقیت می‌رساند.

اما به نظر من (به عنوان نویسندهٔ این متن) جالب‌ترین و کامل‌ترین نشانهٔ موفقیت کسب‌وکار را جک ولش (Jack Welch)، یکی از مدیران اسبق جنرال الکتریک ارائه می‌دهد:

تمام این حرف‌ها، یعنی موفقیت همیشه یک شکل و یک نوع نیست و در شرایط مختلف، ممکن است تعاریف کاملاً متفاوتی داشته باشد.

انواع موفقیت در کسب و کار

برای درک بهتر موضوع، می‌توانید ۴ نوع موفقیت برای هر کسب‌وکاری در نظر بگیرید:

• موفقیت مالی: این مورد یعنی نرخ بازگشت سرمایه (ROI) بالایی داشته باشید، درصد سودتان رو به رشد باشد و به مرور زمان، درآمدتان بیشتر شود.
• موفقیت در بازار: به این معنا که بتوانید با ایجاد مزیت رقابتی، سهم قابل توجهی از بازار را تصاحب کنید، برندسازی قوی داشته باشید و ملکهٔ ذهن یا Top of mind مشتری‌ها شوید.
• موفقیت اجتماعی: یعنی بتوانید تاثیر مثبتی بر جامعه بگذارید و ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی خلق کنید؛ مثل ایجاد فرصت‌های آموزشی، کمک به خیریه یا خلق فرهنگ‌های خوب.
• موفقیت شخصی: این مورد مربوط به شخص کارآفرین می‌شود و می‌تواند به معنی ایجاد تعادل بین کار و زندگی یا حتی ساخت یک میراث خانوادگی پایدار باشد.

در نهایت، این شما هستید که باید تعیین کنید کدام نوع موفقیت را می‌پسندید؟ آیا دوست دارید فقط درآمد بالایی کسب‌ کنید؟ یا به وفاداری مشتریان و برندسازی قوی در طول زمان هم اهمیت می‌دهید؟ یا نه، دوست دارید «واقعاً موفق» شوید و همهٔ فاکتورها را در کنار هم به دست بیاورید؟

فاکتورهای موفقیت در کسب و کار

همانطور که دیدید، بزرگان دنیای تجارت و بیزینس هم معنی موفقیت در کسب و کار را فقط کسب درآمد بالا نمی‌دانند. بر اساس اطلاعات موجود در سایت ideaape موارد زیر، عناصر کلیدی موفقیت کسب و کار در دنیای امروز هستند:

• سودآوری: با هر معیاری که حساب کنید، در نهایت سود خالص به دست آمده توسط برند شماست که به شکل روشن و واضح، میزان موفقیتتان را نشان می‌دهد.
• برندسازی: ممکن است کیفیت محصول شما خوب باشد و حتی مشتری‌های خود را هم داشته باشید، اما Top Of Mind مشتری‌ها نباشید؛ یعنی در صورت نیاز به عنوان اولین گزینه برایشان تداعی نشوید! این یعنی در برندسازی ضعیف هستید و هنوز با موفقیت فاصله دارید.
• میزان رشد: گسترش کسب و کار، خودش نشان‌دهندهٔ موفقیت است. مثلاً اینکه بتوانید فعالیت‌های اقتصادی خود را به شهرها یا کشورهای دیگر توسعه بدهید، مجموعه را بزرگ‌تر کنید، با برندهای دیگر ادغام شوید و… .
• وفاداری مشتری: راستش دیگر اینکه محصول، نیاز مشتری را برطرف کنید کافی نیست؛ کسب‌وکارهای موفق، عموماً یک باشگاه مشتریان فعال با کلی مشتری وفادار و پروپاقرص دارند؛ مثالش هم همین دیجی‌کالا و ایرانسل خودمان!
• نوآوری: اگر نگاهی به اطراف بیندازید، می‌بینید که کسب‌وکارهای خلاق با ایده‌های نو و البته کارآمد، از بقیه موفق‌تر هستند. (یادتان باشد نوآوری لزوماً به معنی فناوری نیست و گاهی یک تغییر کوچک در راستای نیاز و علاقه‌ٔ مشتری ممکن است معجزه کند!)
• روحیهٔ کارکنان: اگر در لینکدین فعال باشید، احتمالاً دیده‌اید که برخی برندها به دلیل تعدیل نیروی ناگهانی، فشار کاری بالا یا انتظارات نامعقول، چقدر مورد هجمهٔ کارمندانشان قرار می‌گیرند؛ پس نشانهٔ بعدی موفقیت کسب‌وکار، این است که رضایت شغلی کارمندانش بالا باشد.
• انعطاف و پایداری: در نهایت، راز موفقیت در کسب و کار این است که بدانیم چگونه بفروشیم وقتی مشتری نیست؟ یا چطور از یک بحران اجتماعی بیرون بیاییم؟ یا حتی چگونه رشد ناگهانی و انفجاری را به درستی مدیریت کنیم؟ وگرنه در شرایط نرمال و ایدئال که همه موفق هستند.

با این حساب، کسب‌وکاری موفق است که همهٔ این فاکتورها را کنار هم داشته باشد، وگرنه که موفقیتش تک‌بُعدی است و نمی‌تواند نامدار شود!

اصول مهم برای دستیابی به موفقیت در کسب‌ و کار

حالا که فاکتورهای موفقیت را می‌دانید، باید اصولی در کسب‌وکار خود بچینید که در نهایت، منجر به موفقیت‌های بزرگ و پایدار شود. در ادامه، مهم‌ترین موارد را برایتان لیست کرده‌ایم؛ یک کاغذ و خودکار بردارید و شروع کنید به تیک زدن؛ در نهایت، ببینید چندتا از این اصول را واقعاً رعایت می‌کنید؟

۱- برای مشتری، ارزش و تجربه خلق کنید

سام والتون، موسس فروشگاه‌های زنجیره‌ای والمارت، حرف جالبی دربارهٔ مشتری‌ها زده‌ است؛ او گفته است:«در هر کسب‌وکاری، فقط یک رییس وجود دارد و آن هم مشتری است؛ کسی که می‌تواند با خرج کردن پولش در جای دیگر، از رییس گرفته تا پایین‌دست‌ترین کارمندان را بیکار کند!»

اگر از آن دست شرکت‌هایی باشید که فقط محصول تولید می‌کنند و به تجربهٔ مشتری اهمیتی نمی‌دهند، دیر یا زود به این سرنوشت که سام والتون گفته است، دچار می‌شوید. بنابراین، حتماً سعی کنید محصولی تولید کنید که علاوه بر رفع نیاز،‌ ارزش خاصی برای مشتری خلق کند. در این مسیر، می‌توانید از مقالهٔ «تجربه مشتری یعنی چه و چطور آن را بهبود ببخشیم؟» کمک بگیرید.

‌۲- جو تیمی صمیمی، تعاملی و حمایتی بسازید

توجه به کارمندان، جزو اولین عوامل موفقیت در کسب‌وکار به شمار می‌آید؛ چرا؟ چون نیروی کار ناراضی، نه با مشتری ارتباط خوبی می‌گیرد، نه انتقاد و پیشنهاد سازنده‌ای ارائه می‌دهد و نه کارهایش را به درستی پیش می‌برد.

به همین دلیل برای ساخت یک کسب و کار موفق، باید کارمندان را دریابید و با کمک راهکارهای زیر، آن‌ها را راضی و فعال نگه‌دارید:

• طبقه‌بندی‌ها را کنار بگذارید؛ کل سازمان باید بدون توجه به طبقه‌بندی شغلی برای رسیدن به اهداف برند تلاش کنند. پس تا جای ممکن سعی کنید جو صمیمی برقرار کنید تا همه آزادانه نظرشان را بگویند.
• نظرسنجی‌های منظم برگزار کنید؛ گاهی ممکن است نیروهای مشغول در سازمان، به هر دلیلی نظر خود را به شکل خودجوش نگویند؛ پس هر از گاهی دست به کار شوید و خودتان از آن‌ها نظر بخواهید تا هم ارزششان را در سازمان درک کنند هم بازخوردهای مفید بگیرید.
• از رضایت و بازدهی کارمندان مطمئن شوید؛ با استفاده از نرم‌افزار مدیریت کارمندان فیلیا، می‌توانید شرایط کارمندان خود را زیر نظر بگیرید و میزان رضایت آن‌ها را بسنجید. همچنین، با پاداش‌ها و امتیازها می‌توانید خشنودی‌ آن‌ها را جلب کنید و بهره‌وری را افزایش دهید.
• فرهنگ سازمانی مثبت و سالم ایجاد کنید؛ در فرهنگ سالم، کارمندان به رشد یکدیگر و رشد سازمان کمک می‌کنند، به مشتری احترام می‌گذارند و پیشنهادهای درستی برای بهبود شرایط ارائه می‌دهند. اگر بتوانید این فرهنگ را ایجاد کنید، شانس موفقیت کسب و کار چند برابر می‌شود.

۳- روی بخش‌های کلیدی و مهم سرمایه‌گذاری کنید

حواستان باشد که پولتان را خرج چه چیزی می‌کنید؛ وگرنه به خودتان می‌آیید و می‌بینید نرخ بازگشت سرمایه (ROI) آنقدر پایین است که اصلاً ارزشش را ندارد کسب‌وکارتان را ادامه دهید!

چه چیزهایی ارزش هزینه را دارند؟ هر چیزی که در طولانی‌مدت باعث گسترش کسب و کار و کسب فاکتورهای موفقیت شود؛ مثلا:

• استخدام نیروهای ماهر و پرداخت حقوق بالا برای جلب رضایت آن‌ها؛
• تامین دستگاه‌ها و زیرساخت‌های لازم برای تولید و بهبود محصول؛
• تبلیغات هدفمند و موثر که باعث جذب مشتری‌های واقعی شود؛
• اجرای برنامه‌های وفادارسازی که به بازگشت مشتری کمک می‌کند؛
• هزینه برای بهبود کیفیت یا افزایش آپشن‌های محصول برای جلب توجه.

بنابراین از هزینه‌های غیرضروری کم کنید و به هزینه‌های مهم و کلیدی اضافه کنید تا در نهایت، سود کافی به دست بیاورید.

۴- اهداف بزرگ را به بخش‌های کوچک تقسیم کنید

سنگ بزرگ علامت نزدن است! هیچ‌کس یک‌شبه نمی‌تواند تبدیل به بزرگ‌ترین و موفق‌ترین بیزینس دنیا شود. موفقیت در کسب و کار، نیاز به برنامه‌ریزی دقیق و پیوستگی دارد.

مثلاً اگر ۷۰ درصد مشتری‌های شما از نسل Z هستند و ۳۰ درصد از گروه‌های دیگر، بهتر است ابتدا اهداف بازاریابی خود را حول محور همین گروه بچینید و پس از جلب رضایت آن‌ها سراغ گروه‌های دیگر بروید.

یا مثلاً اگر ۱۰ محصول دارید، ابتدا روی پروموت و فروش ۲ الی ۳ مورد آن‌ها تمرکز کنید و پس از آن‌که به نتیجه رسیدید، سراغ موارد دیگر بروید.

در کل هرچه اهداف کوچک‌تر، در دسترس‌تر و کوتاه‌مدت‌تر باشند، راحت‌تر می‌توانید آن‌ها را محقق کنید؛ در نتیجه هم امیدتان به پیشرفت‌های بعدی بیشتر می‌شود هم احتمال شکست پایین‌تر می‌آید.

۵- در برابر تغییرات و چالش‌ها منعطف باشید

از سال‌های شیوع کرونا چیز زیادی نگذشته است؛ اگر به یاد داشته باشید، در آن روزها کسب‌وکارهای زیادی با شکست و سقوط ناگهانی مواجه شدند و بسیاری از آن‌ها، برای همیشه از صحنهٔ فعالیت اقتصادی کنار رفتند.

اما در همان دوران آشفته هم راز موفقیت در کسب و کار، پایداری و البته انعطاف‌پذیری بود. کسب‌وکارهایی که توانستند با فروش اینترنتی، دورکاری کارمندان و تغییر پروتکل‌های کاری، با شرایط موجود هماهنگ شوند، پیروز میدان شدند و همچنان با قدرت به کارشان ادامه دادند.

بنابراین، به جای اینکه از چالش‌ها بترسید و با پس بکشید، به فکر راه حل باشید و بهترین مسیر برای عبور از چالش‌ها و ایجاد تغییرات مثبت را بیابید.

۶- روی موج فناوری‌های جدید سوار شوید

فرض کنید در همین قرن ۲۱، همین دنیای هوش مصنوعی و ایده‌های نو، وارد یک کارخانهٔ تولید ظرف‌های شیشه‌ای شوید و ببینید چند نفر دارند با دمیدن در لوله‌های بلند، ظرف‌ها را شکل می‌دهند؛ نه خبری از دستگاه هست، نه دمنده‌های ماشینی و نه سیستم‌های اتوماتیک! اولین چیزی که به ذهنتان می‌رسد چیست؟ احتمالاً از خودتان می‌پرسید:«مگر عهد دقیانوس است؟»

اینجاست که یکی از مهم‌ترین رازهای موفقیت در کسب و کار خودش را نشان می‌دهد؛ یعنی استفاده از فناوری و تکنولوژی. هر کسب‌وکاری، فناوری‌های خاص خود را دارد؛ ممکن است برای یک تولیدی، خرید دستگاه جدید به منزلهٔ فناوری باشد و برای یک شرکت نرم‌افزاری، آپدیت سیستم‌ها به آخرین نسخه همان معنی را بدهد.

در نهایت، مهم این است که از جدیدترین فناوری‌های حوزهٔ خود استفاده کنید، چون روی کیفیت محصول و البته جلب توجه مشتری، تاثیر مستقیم دارد.

۷- با کسب‌وکارهای مرتبط، همکاری کنید

در بخش فاکتورهای موفقیت، به فاکتور رشد و گسترش کسب و کار اشاره کردیم؛ یکی از راه‌های گسترش، همکاری با برندهای مرتبط در حوزهٔ کاری خودتان است؛ خب این یعنی چه؟

فرض کنید در زمینهٔ تولید پارچه فعالیت می‌کنید؛ اگر بتوانید با یک برند طراحی و تولید پوشاک ایرانی همکاری کنید، هم کسب‌وکارتان گسترده‌تر می‌شود، هم شانس موفقیت در برندسازی و کسب درآمد بالاتر می‌رود.

البته در این مورد، باید چند نکتهٔ مهم را در نظر بگیرید:

• از اعتبار و حسن‌شهرت طرف مقابل مطمئن شوید، زیرا همنشین شما، معرف شما به دیگران است؛
• همکاری متقابل داشته باشید؛ یعنی به همان اندازه که ارزش دریافت می‌کنید، برای طرف مقابل هم ارزش خلق کنید؛
• متعهد باشید، اما متعصب نه؛ تا زمانی که با یک برند همکار هستید، به اصول حرفه‌ای پایبند باشید، اما لزومی هم ندارد همیشه فقط با یک برند همکاری کنید، به خصوص اگر فرصت‌های بهتری وجود دارد!

با این حساب، همکاری برندهایی مثل رایتل و تپسی‌فود در ارائهٔ تخفیف به مشتری‌ها، می‌تواند نمونه‌ای از اجرای این اصل برای موفقیت بیشتر در کسب و کار باشد.

۸- از تبلیغات اصولی و هوشمندانه کمک بگیرید

اینکه مردم برند شما را بشناسند و وقتی قصد خرید دارند، به عنوان اولین گزینه برایشان مطرح شوید، کاملاً بستگی به کمپین‌های تبلیغاتی دارد که اجرا می‌کنید. موفقیت تبلیغات هم اصلاً ربطی به هزینه‌ای که می‌کنید ندارد، بلکه به شکل مستقیم به خلاقیت و البته هوشمندی شما در انتخاب زمان، مکان و نوع درست تبلیغات مربوط می‌شود.

اگر تخصص کافی در این زمینه ندارید، پیشنهادمان این است که از یک تیم تبلیغاتی متخصص کمک بگیرید؛ اما اگر می‌خواهید آگاهی خود را هم بالاتر ببرید، مقاله‌های زیر می‌توانند برایتان مفید باشند:

• آشنایی با مفهوم و انواع کمپین تبلیغاتی
• مراحل طراحی کمپین تبلیغاتی از ۰ تا ۱۰۰
• بررسی کمپین برندینگ اسنپ فود
• چگونه تبلیغ کنیم برای جذب مشتری؟ 

۹- پشتیبانی از مشتری را فراموش نکنید

سیستم پاسخگویی به مشتری‌ها باید به بهترین شکل ممکن تقویت شود تا ارتباط برند و مشتری، حتی پس از اتمام خرید هم برقرار باشد. برای اینکه خدمات پشتیبانی به درستی پیش برود، نیاز به رعایت ۵ نکته دارید:

• مسیر تماس مشتری با خودتان را هموار کنید و راه‌های ارتباطی را در دسترسش بگذارید؛
• یاد بگیرید که مشتری مداری چیست و آن را به کارمندان بخش پشتیبانی هم آموزش دهید؛
• چند پاسخ آماده برای سوال‌های متداول در نظر بگیرید تا فرایند پاسخگویی سریع‌تر شود؛
• با توجه به داده‌ها، سعی کنید مشکلات رایج را حل کنید تا میزان نارضایتی کمتر شود؛
• گاهی خودتان برای سنجش رضایت مشتری پیش‌قدم شوید و با او تماس بگیرید.

با رعایت این نکات، می‌توانید چالش‌های مشتری‌ها را کمتر کنید و شانس موفقیت در کسب و کار را افزایش دهید.

۱۰- شاخص‌های کلیدی عملکرد را منظم بررسی کنید

اگر می‌خواهید بدانید که چقدر در مسیر موفقیت کسب و کار درست پیش رفته‌اید، باید فاکتورهای موفقیت را به شکل منظم اندازه‌گیری کنید؛ مثلاً:

• نرخ تعامل مشتری با برند چقدر است؟
• ارزش طول عمر مشتری (CLV) در حال رشد است یا نه؟
• میزان فروش کل محصولات در چه وضعی است؟
• نرخ بازگشت مشتری‌ها بیشتر است یا نرخ ریزش (Churn rate)؟
• کارمندان چقدر از شرایط شغلی خود رضایت دارند؟
• شاخص CSAT یا سطح رضایت مشتری‌ها از برند چقدر است؟

شاید ده‌ها و صدها فاکتور دیگر هم وجود داشته باشد؛ بستگی دارد که نگاه شما به موفقیت چه باشد، چه کارهایی برای کسب‌وکارتان کرده باشید و انتظارتان رشد چه فاکتورهایی باشد؟

اما برویم سراغ مهم‌ترین بخش مقاله؛ برای اینکه بتوانید این اصول را به درستی اجرا کنید، نیاز به تکنیک‌ها و ابزارهای تخصصی دارید. در بخش بعدی، به معرفی این موارد می‌پردازیم.

گسترش کسب‌ و کار چگونه اتفاق می‌افتد؟

همانطور که دیدید، یکی از مهم‌ترین فاکتورهای موفقیت در کسب و کار، رشد و گسترش آن است؛ رشد می‌تواند به معنای افزایش درآمد، سهم بازار، سودآوری، توسعهٔ محصول یا حتی همکاری‌های جدید باشد.

جالب است بدانید که رشد همیشه به یک شکل اتفاق نمی‌افتد. بر اساس اطلاعات موجود در سایت studysmarter ممکن است فرایند گسترش یک برند، بر اساس یکی از استراتژی‌های زیر پیش برود:

ارگانیک

وقتی یک شرکت با منابع و توانایی‌های موجود خودش از درون رشد می‌کند، رشد ارگانیک یا طبیعی اتفاق افتاده است. این مدل رشد، ممکن است به دلیل تولید محصول جدید، افزایش منابع، سرمایه‌گذاری روی فناوری‌های نوین یا حتی بهینه‌سازی فرایندها باشد.

رشد ارگانیک خیلی آرام پیش می‌رود و نیاز به زمان زیادی دارد تا نتایج خود را نشان دهد. 

غیرارگانیک

فرایند رشد غیرارگانیک، سریع‌تر است و خیلی زودتر باعث رشد شما می‌شود. در این استراتژی، کسب‌وکارها می‌توانند با باز کردن فروشگاه‌ها یا شعبه‌های جدید، توسعه پیدا کنند. فقط حواستان باشد که این مدل رشد هزینهٔ بالایی دارد، نیازمند کنترل بیشتر است و هماهنگی‌ها و برای اجرای آن باید فرهنگ و ساختار اولیهٔ کسب‌وکار را تغییر دهید.

رشد عمودی

در رشد عمودی یا ادغام عمودی، شرکت‌ها مالکیت شرکتی دیگر را به دست می‌آورند و از این راه رشد می‌کنند.

این مدل رشد، ممکن است دو حالت داشته باشد:

• ادغام به عقب: در این حالت، شرکت، مالکیت یکی از شرکت‌های فعال در زنجیرهٔ تامین را به دست می‌آورد؛ مثلاً یک شرکت تولید بستنی، با یک دامداری ادغام می‌شود.
• ادغام به جلو: در این حالت، شرکت با کسب‌وکارهایی ادغام می‌شود که عملیات‌های پیش رو را بر عهده دارند؛ مثلاً یک شرکت تولید لباس، با فروشگاهی که توزیع محصول به مشتری‌ها را بر عهده دارد ادغام شود.

رشد افقی

در رشد افقی یا ادغام افقی، به این معناست که دو شرکت هم سطح در یک صنعت یکسان، با هم ادغام شوند و فعالیت‌هایشان را به شکل یکپارچه پیش ببرند. این نوع ادغام، باعث افزایش درآمد، ایجاد بازارهای جدید و افزایش ارزش دو شرکت می‌شود.

البته یادتان باشد که این نوع ادغام، به خصوص اگر به درستی انجام نشود، ممکن است باعث تعدیل نیرو یا حتی ایجاد دید منفی از سمت مشتری‌ها شود؛ بنابراین، تنها در صورتی سراغ آن بروید که از نتیجهٔ مثبتش مطمئن باشید.

رشد خوشه‌ای

رشد خوشه‌ای که در اصطلاح تخصصی آن را به کنگلومرا (Conglomerate) می‌شناسند، به این معناست که شرکت‌هایی از بخش‌های مختلف بازار و از صنایع گوناگون، باهم ترکیب شوند و به شکل یکپارچه پیش بروند.

مثلاً یک شرکت ارائهٔ خدمات مخابراتی با یک شرکت بانکداری ادغام شود. اگرچه این مدل ادغام، پتانسیل رشد بالایی دارد و باعث ایجاد بازارهای جدید و جذب مشتریان منحصر به فرد می‌شود، اما نباید ریسک‌های آن را هم دست کم بگیرید؛ زیرا دانش ناکافی، ممکن است فرایند مدیریت را مختل کند و باعث افت شرکت شود.

در نهایت، انتخاب شما برای گسترش کسب و کار هر مدلی که باشد، برای موفقیت نهایی کسب‌وکارتان نیاز به استفاده از ابزارها و تکنیک‌های خاصی دارید؛ در ادامه، تعدادی از این تکنیک‌ها را معرفی خواهیم کرد.

رازهای موفقیت در کسب و کار که شاید ندانید! 

تا اینجا، دربارهٔ فاکتورها و اصول موفقیت یک کسب‌وکار حرف زدیم؛ اما چه رازهایی پشت این اصول نهفته است؟‌ آن تکنیک‌ها و ابزارهایی که در نهایت، باعث اجرای بهتر این اصول و دستیابی واقعی به موفقیت می‌شوند، چه چیزهایی هستند؟

موارد زیر، همان «فوت کوزه‌گری» برای موفقیت در کسب و کار هستند؛ رازهایی که اگر بتوانید به تک‌تکشان به درستی عمل کنید، می‌توانید به آینده‌ای روشن امیدوار باشید:

راه‌اندازی باشگاه مشتریان

ساخت باشگاه مشتریان، نه تنها به وفاداری و بازگشت مشتری‌های فعلی کمک می‌کند، بلکه می‌تواند نرخ جذب مشتری را هم بالاتر ببرد و در عین حال، با کاهش هزینه‌های تبلیغات و بازاریابی، به سودآوری بیشتر کمک کند. این یعنی یک تیر و چند نشان در مسیر موفقیت کسب‌وکار!

اما چطور چنین اتفاقی می‌افتد؟

• با طراحی گیمیفیکیشن، فرایند خرید و تعامل با برند را برای مشتری سرگرم‌کننده‌تر کنید تا به بازگشت و خرید مجدد ترغیب شود.
• برای مشتری‌ها ماموریت‌هایی طراحی کنید که در راستای پیشرفت کسب‌وکار باشد؛ مثل معرفی مشتری جدید یا خرید بیشتر برای کسب امتیاز و تخفیف.
• مشتری‌ها را بر اساس میزان وفاداری، مقدار امتیاز یا حتی سن و جنسیت و فاکتورهای دیگر دسته‌بندی کنید تا خلق تجربهٔ شخصی‌سازی‌شده راحت‌تر شود.
• با ارسال ایمیل و پیامک خودکار، به مشتری‌ها جوایز و امتیازهای خاص ارائه دهید تا به رفتارهایی مانند خرید مجدد، دعوت دیگران یا کارهای دیگر ترغیب شوند.

البته، تمام این‌ها وقتی ممکن می‌شود که از یک پلتفرم به‌روز و جامع استفاده کنید. فیلیا، همان گزینه‌ای است که با جدیدترین امکانات، به شما در راستای وفادارسازی مشتری‌ها و برداشتن یک قدم موثر در مسیر موفقیت کسب و کار کمک می‌کند.

طراحی نقشهٔ سفر مشتری

مورد بعدی که برای موفقیت در کسب و کار ضروری است، طراحی نقشهٔ سفر مشتری‌هاست. یعنی چه؟ یعنی شما باید بدانید مشتری چطور با برند آشنا می‌شود، چه برندهایی را با هم مقایسه می‌کند، چطور تصمیم به خرید می‌گیرد و در نهایت چگونه وارد فاز نهایی خرید می‌شود؟ حتی در مدل پیشرفته‌تر، باید فرایند پشتیبانی و وفادارسازی را هم در نقشهٔ سفر مشتری در نظر بگیرید.

برای طراحی نقشه سفر مشتری، روی لینک بزنید؛ یک تمپلیت رایگان و البته توضیحات دقیقی در اختیارتان قرار داده‌ایم که در این مسیر کمکتان خواهد کرد.

استفاده از تکنیک کایزن

یکی از بزرگ‌ترین رازهای موفقیت در کسب و کار، این است که آهسته و پیوسته پیش بروید؛ چیزی که تکنیک ژاپنی کایزن خیلی روی آن تاکید می‌کند. بر اساس این تکنیک، باید به طور منظم کسب‌وکار خود را زیر نظر بگیرید، مشکلات آن را به شکل جز‌ء به جز‌ء رفع کنید و در نهایت، با رفع مشکلات جزئی به موفقیت کلی برسید. اگر می‌خواهید درباره‌‌ٔ این تکنیک بیشتر بدانید، مقالهٔ «کایزن چیست؟» کمکتان می‌کند.

ایجاد مزیت رقابتی

شما چه تفاوتی با رقبا دارید که انتظار موفقیتی فراتر از آن‌ها را می‌کشید؟ پاسخی که به این سوال می‌دهید، مزیت رقابتی برند شماست. مثلاً ممکن است کیفیت محصولتان بهتر باشد، از یک تکنولوژی خاص استفاده کنید، یک نیاز خاص را برطرف کرده باشید یا هر کار دیگری که باعث جلب توجه مشتریان و علاقه‌مندی آن‌ها به شما شود.

بنابراین، یکی از تکنیک‌های مهم برای موفقیت در کسب و کار، آشنایی با انواع مزیت رقابتی و استفاده از آن‌ها در کسب‌وکارتان است.

به‌کارگیری سیستم برون‌‌سپاری

برون‌سپاری، یک تکنیک همه‌فن حریف است؛ هم هزینه‌ها را کم می‌کند و باعث سودآوری می‌شود، هم با کاهش بار اضافی روی دوش کارمندان، رضایت شغلی را افزایش می‌دهد، هم می‌تواند کیفیت کارها را بهتر کند و باعث رضایت مشتری‌ها شود.

🧐 چه کارهایی را می‌توانید برون‌سپاری کنید؟

هر کاری که نیاز به اجرای مداوم نداشته باشد و به زبان ساده، جزو پایه‌های اصلی کسب‌وکار نباشد؛ مثلاً طراحی گرافیک، تولید محتوای متنی، طراحی‌ بسته‌بندی، طراحی اولیهٔ سایت، بازاریابی و تبلیغات محصول و هر کار دیگری که نه خودتان و نه کارمندهایتان، زمان کافی یا تخصص انجام دادن آن را ندارید و در یک برههٔ خاص زمانی، به آن نیاز پیدا می‌کنید.

استراتژی اقیانوس آبی

بالاتر گفتیم که تمایز با رقبا، راز موفقیت در تجارت است؛ حال اگر بگوییم با استراتژی اقیانوس آبی می‌توانید چنان مزیتی ایجاد کنید که بازار را به انحصار خودتان درآورید، حتماً خیلی شگفت‌زده خواهید شد!

با این استراتژی، می‌توانید از زاویهٔ دیگری به کسب‌وکار خود نگاه کنید و با کشف بازار و مشتریان هدف جدید، وارد یک فضای انحصاری و بی‌رقیب شوید؛ جایی که فقط خودتان هستید و مشتری‌ها، بدون هیچ برند مشابهی که بخواهد دردسری درست کند و جلوی گسترش کسب و کار را بگیرد.

اجرای رویکرد اومنی چنل

تکنیک دیگری که در برنامه ریزی برای موفقیت در کسب و کار به دردتان می‌خورد، رویکرد اومنی چنل است. طبق این رویکرد، شما باید در تمام کانال‌های موجود به شکل موازی فعالیت کنید تا مشتری‌ها به راحتی بتوانند به شما دسترسی داشته باشند. نتیجه‌اش چیست؟ اینکه مشتری‌ها زودتر پیدایتان می‌کنند، تصمیمشان برای خرید قطعی می‌شود، برندتان را بهتر می‌شناسند و سود بیشتری به دست می‌آورید.

استفاده از علوم رفتاری

در نهایت، موفقیت در کسب و کار کوچک و بزرگ، نیاز به درک واقعی مشتری‌ها دارد؛ شما باید بدانید در ذهن مشتری چه می‌گذرد تا توانایی متقاعدسازی و جلب رضایت او را داشته باشید. این کار، با استفاده از علوم رفتاری و تکنیک‌های روانشناسی فروش ممکن خواهد شد؛ نقطه‌ای که بازاریابی و روانشناسی را به هم وصل می‌کند و باعث موفقیت‌های روز‌افزون می‌شود. مثلاً یکی از این تکنیک‌ها، «اصل عمل متقابل» است که نشان می‌دهد مشتری‌ها، پاداش‌هایی که به آن‌ها می‌دهید، فراموش نمی‌کنند و در صدد جبرانش برمی‌آیند!

موفقیت در کسب و کار، یک شبه اتفاق نمی‌افتد!

در نهایت، پس از این همه اصول و روش و تکنیک و ابزار، خودتان باید فهمیده باشید که موفقیت، اصلاً اتفاقی نیست و هیچکس نمی‌تواند یک‌ شبه، تبدیل به کسب‌وکاری بزرگ شود.

نکاتی که در این مقاله گفتیم، می‌توانند شانس موفقیت شما را بالا ببرند و باعث رشد روز‌افزون شوند. در نهایت، پیشنهاد می‌کنم سری هم به مقاله‌های دسته‌ٔ بازاریابی و جذب مشتری بزنید؛ آن‌جا، تکنیک‌های ضروری را به شکل دقیق‌تر برایتان توضیح داده‌ایم.