استراتژی اقیانوس آبی چیست؟‌

راهنمای کامل استراتژی اقیانوس آبی و قرمز (از تعریف، تا اجرا)

استراتژی اقیانوس آبی، فضایی بی‌رقیب در کسب‌وکار برای شما می‌سازد و باعث می‌شود بازار و مشتریان خاص خود را پیدا کنید. برای آشنایی با این استراتژی و روش اجرای آن، این مقاله را تا پایان دنبال کنید.

اگر بخواهید بی‌رقیب باشید چه کار می‌کنید؟ قیمت محصولتان را کم می‌کنید؟ یا از کیفیتش می‌کاهید؟ این ایده‌ها، روش‌های رایج برای ماندگاری کسب‌وکار هستند، اما هرگز رقبای شما را از میدان به در نخواهند کرد. اگر می‌خواهید بی‌رقیب باشید، باید از استراتژی اقیانوس آبی استفاده کنید.

در این مقاله، به‌طور دقیق دربارهٔ این استراتژی و روش اجرایش صحبت کرده‌ایم؛ حرف بسیار است و فرصت کوتاه، پس زودتر می‌رویم سراغ اصل مطلب.

استراتژی اقیانوس آبی چیست؟

استراتژی اقیانوس آبی یا Blue Ocean، یک رویکرد خلاقانه است که توصیه می‌کند به جای رقابت سنگین با سایر کسب‌وکارهای حوزهٔ صنعت خود، با نوآوری و ابتکار عمل، سعی کنید ایده‌ها، محصولات و خدماتی را به بازار ارائه دهید که بی‌سابقه هستند و در نتیجه، هیچ رقیبی ندارند. 

بر اساس اطلاعات موجود در ClearPoint Strategy این استراتژی به شکل مدل زیر عمل می‌کند:

مدل تصویری استراتژی اقیانوس آبی و نحوهٔ عملکرد آن

🧐 خب این یعنی چه؟‌ 

یعنی کاری که تسلا انجام می‌دهد! این شرکت، به جای اینکه خودش را وارد رقابت با سایر خودروسازها کند، خودروهای جدیدی به بازار عرضه می‌کند که اصلاً رقابتی بر سرشان وجود ندارد و بازار خاص و انحصاری خود را دارند؛ به همین دلیل تعدادی از مشتری‌ها همیشه به این برند وفادار هستند و اصلاً فکر برندهای رقیب را هم نمی‌کنند.

استراتژی اقیانوس آبی یک رویکرد کاملاً عملی، غیرتنش‌زا، خلاقانه و مشتری‌مدار است؛ زیرا نیازهای واقعی بازار هدف را می‌سنجد و سعی می‌کند با ایده‌های نوین، مشکلات موجود را حل کند. اصولاً هم هزینه و چالش کمتری نسبت به بازار رقابتی دارد؛ به‌خصوص اگر ایدهٔ خلاقانهٔ خود را به درستی انتخاب و اجرا کنید.

💟 پیشنهاد مطالعه: منظور از وفاداری مشتری چیست؟ چرا مشتری‌های وفادار مهم هستند؟

استراتژی اقیانوس قرمز چیست؟

استراتژی اقیانوس قرمز، به خاطر نام متفاوتش ممکن است شما را به اشتباه بیندازد و فکر کنید ایدهٔ خاصی پشت آن نهفته‌ است؛ اما در حقیقت، درون این نام عجیب و غریب، خبر خاصی نیست و همهٔ کسب‌وکارها و صنایع امروزی در آن جای می‌گیرند.

استراتژی اقیانوس قرمز در برابر اقیانوس آبی

در اقیانوس قرمز، شما محصول، خدمت یا ایده‌ای را به بازار عرضه می‌کنید که از قبل هم وجود دارد و حالا باید بر سر قیمت، کیفیت یا نوع عرضه با سایر رقبا سرو‌کله بزنید. مزیت رقابتی در اقیانوس قرمز، بر اساس قیمت یا کیفیت محصول تعیین می‌شود و در نهایت، کسب‌وکاری برنده است که بهترین محصول را با کمترین قیمت ارائه دهد. (که آن هم تقریباً غیرممکن است!)

در کل، برخلاف استراتژی اقیانوس آبی، در اقیانوس قرمز سرعت رشد خیلی کُند است و در نهایت هم این استراتژی، سرنوشت شگفت‌انگیزی را برای کسب‌وکارها رقم نمی‌زند؛ چون درست مانند متروی تهران، هزاران نفر مانند شما به شکل در هم فشرده در آن حضور دارند و هر کسی هم به فکر این است که خودش یک قدم جلوتر برود!

💟 پیشنهاد مطالعه: مزیت رقابتی چیست؟ (اگر قصد دارید وارد اقیانوس قرمز شوید، این مقاله را بخوانید تا بتوانید تمایز خود را با رقبا حفظ کنید.)

مقایسه استراتژی اقیانوس آبی و قرمز در یک نگاه!

احتمالاً حالا که می‌دانید استراتژی اقیانوس آبی چیست و معنی اقیانوس قرمز را هم فهمیده‌اید، درک تفاوت این دو خیلی برایتان دشوار نباشد. در جدول زیر، به تفاوت‌هایی می‌پردازیم که blueoceanstrategy به عنوان سایت رسمی استراتژی اقیانوس آبی به آن‌ها اشاره کرده است:

اقیانوس آبی اقیانوس قرمز
بازار و مشتریان جدیدی برای خود خلق می‌کنید. در بازار موجود برای مشتری‌های فعلی به فعالیت می‌پردازید.
در صنعت خود دست به نوآوری می‌زنید. برای پیروزی، با دیگران رقابت می‌کنید.
تقاضای جدیدی در مشتری خلق می‌کنید. روی تقاضاهای موجود متمرکز می‌شوید.
می‌توانید کیفیت و قیمت را با هم بالا ببرید. یا باید قید کیفیت را بزنید یا قیمت را بالا ببرید.
ایده‌های نو ماندگار هستند و می‌توانند بازار را به دست بگیرند. جو رقابتی شدید و فرسایشی باعث حذف تازه‌کارها می‌شود.
تا پیش از ورود رقبا، سودآوری بسیار بالایی دارد. سوددهی آن کم است و بسته به موفقیت در رقابت دارد.
با آزمون و خطا همراه است و مسیر ثابتی ندارد. بر اساس روش‌های تکراری و قابل‌پیش‌بینی اجرا می‌شود.

چهار مثال از استراتژی اقیانوس آبی در ایران و جهان!

وقتی می‌گوییم برای ورود به اقیانوس آبی باید از ایده‌های جدید استفاده کنید، شاید ذهنتان راه‌های دوری را بپیماید و به کارهای عجیب و خارق‌العاده فکر کنید؛ اما نام‌ کسب‌وکارهایی در کنار این استراتژی قرار دارد که بسیار آشنا و مشهور هستند؛ مثل Meta (همان فیس‌بوک سابق)، فورد (Ford) و حتی همین اسنپ یا دیجی‌کالای خودمان!

در ادامه، بیشتر دربارهٔ مسیر استفادهٔ این برندها از استراتژی Blue Ocean حرف می‌زنیم:

۱- Meta (فیس‌بوک)

در سال ۲۰۰۴ که هنوز خبری از شبکه‌های اجتماعی به شکل امروزی نبود، Facebook ایدهٔ جدیدش را مطرح کرد. آن روزها، پلتفرم‌های دیگری مانند MySpace و Friendster هم کمابیش در حوزهٔ سوشال مدیا فعال بودند، اما یک ایراد بزرگ در کارشان بود: تجربهٔ کاربری یا همان UX نامناسب!

پلتفرم‌های اجتماعی که همزمان با فیس‌بوک فعالیت می‌کردند اما وارد اقیانوس آبی نشدند.

مارک زاکربرگ، تصمیم گرفت یک پلتفرم ساده و کاربرپسند طراحی کند که باعث ارتباط افراد با یکدیگر شود و در عین حال، به آن‌ها اجازه دهد محتواهای معنادار خلق کنند. استراتژی اولیهٔ این پلتفرم، تمرکز بر فضاهای مشخص بود؛ مثلاً اول از دانشگاه هاروارد شروع کرد و سپس به دانشگاه‌های دیگر گسترش یافت و در نهایت هم حالت عمومی به خود گرفت.

💡 اما این تمام ماجرا نبود!

طولی نکشید که رسانه‌های اجتماعی، مثل قارچ همه‌جا سبز شدند و اقیانوس آبی فیس‌بوک را تبدیل به اقیانوس قرمز کردند. اینجا بود که ایدهٔ متا مطرح شد؛ ایده‌ای که فضای مجازی را به فناوری‌های واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR) پیوند می‌زند و باعث خلق یک اقیانوس آبی جدید برای این برند می‌شود.

🧐 چه درسی می‌گیریم؟ 

اقیانوس آبی همیشه در معرض خطر است؛ به همین دلیل در جدول تفاوت‌ها اشاره کردیم که مسیر رشد در استراتژی اقیانوس آبی، غیرخطی و چالشی است و برای رشد بیشتر، باید آزمون و خطا را به جان بخرید.

۲- کمپانی فورد (Ford)

صنعت خودروسازی، در نخستین سال‌ها، صنعتی لوکس و گران‌قیمت بود. طبقهٔ مرفه، سوار بر ماشین‌های بنز از خیابان‌ها می‌گذشتند و قشر متوسط، با حسرت تماشایشان می‌کردند. اینجا بود که «هنری فورد» تصمیم گرفت در اقیانوس آبی شیرجه بزند! او، خودروی Model T را به بازار معرفی کرد و بازار خاص خودش را ساخت:«بازار قشر متوسط!»

این خودروها، مقرون به صرفه بودند، ویژگی‌های لوکس نداشتند، کارایی کافی برای کاربردهای روزمره را داشتند و به شکل انبوه تولید می‌شدند.

راز موفقیت از نگاه هنری فورد

🧐 چه درسی می‌گیریم؟ 

مشتری‌ها، نیازها و اهداف متنوعی از خرید یک محصول دارند! در حقیقت، در دنیایی که مشتری‌های قشر مرفه برای فخرفروشی اتومبیل می‌خریدند، فورد به نیازهای قشر متوسط توجه کرد و فهمید که آن‌ها به دنبال محصولی ارزان و کاربردی هستند. این ایده‌ای است که روی خیلی از محصولات موجود در بازار می‌شود اجرایش کرد و نتیجه گرفت.

💟 پیشنهاد مطالعه: مدیریت تجربه مشتری (CEM) چیست؟ (با مدیریت تجربه مشتری، می‌توانید نیازهای خاص مشتری‌ها را شناسایی کنید و وارد اقیانوس آبی شوید.)

۳- اسنپ (Snapp)

لوگوی اسنپ

تا قبل از ورود اسنپ به بازار، ده‌ها سال بود که مردم از تاکسی و آژانس برای رفت‌وآمد به مکان‌های دلخواهشان استفاده می‌کردند. ایدهٔ جدید اسنپ، این بود که با هوشمند شدن گوشی‌های همراه و دسترسی عموم مردم به اینترنت، قابلیت دسترسی به تاکسی اینترنتی را فراهم کرد.

راز موفقیت اسنپ، بهینه‌سازی ارتباط بین مسافر و راننده بود؛ در واقع، با این سیستم دیگر نیازی نبود مشتری‌ها در خطوط تاکسی معطل بمانند یا با آژانس خاصی تماس بگیرند. بلکه از هرجا می‌توانستند با نزدیک‌ترین راننده ارتباط بگیرند، فرایندی که هم به نفع مسافر بود هم راننده.

💡 اما اقیانوس آبی اسنپ دوام زیادی نداشت! 

طولی نکشید که پلتفرم تپسی، وارد بازار شد و رقابت شدیدی بین اسنپ و این برند جدید درگرفت؛ این یعنی عملاً بازار تبدیل به اقیانوس قرمز شد. اما راز ماندگاری اسنپ چه بود؟ اینکه با ایده‌های جدید مانند اسنپ دکتر، اسنپ فود، سوپر مارکت اسنپ و سوپر اپلیکیشن اسنپ، باز هم بازاری متمایز برای خود خلق کرد.

معما درباره استراتژی اقیانوس آبی و قرمز

🧐 چه درسی می‌گیریم؟ 

ایده‌های جدید، از ترکیب ایده‌های قدیمی با امکانات جدید خلق می‌شوند. اسنپ، از ایدهٔ تاکسیرانی قدیمی استفاده کرد، چاشنی تکنولوژی را به آن افزود و به تدریج پیشرفت کرد.

۴- دیوار (Divar)

دیوار زمانی به بازار آمد که غول‌های فروش اینترنتی مانند دیجی‌کالا، مدتی از فعالیتشان می‌گذشت. اما هدف دیوار، ورود به اقیانوس قرمز و رقابت با دیجی‌کالا نبود! این برند، روی فروش کالاهای دست دوم و کارکرده تمرکز کرد و از این رو، می‌توانیم بگوییم از استراتژی اقیانوس آبی کمک گرفت.

رقابت دیوار و دیجی‌کالا

در حقیقت، دیوار، مخاطبان هدف جدیدی را کشف کرد؛ افرادی که می‌خواهند کالای دست دوم بخرند یا بفروشند، اما مکان امنی برای این کار سراغ ندارند. این سایت، باعث شد مردم از سراسر ایران، با هم ارتباط بگیرند و به راحتی بتوانند محصولات دلخواهشان را خرید و فروش کنند.

🧐 چه درسی می‌گیریم؟ 

نیازسنجی دقیق و بازنگری در مسائل، باعث ورود به اقیانوس آبی می‌شود. دیوار، وقتی که همه در تب و تاب فروش اینترنتی محصولات نو بودند، فضایی برای معاملهٔ کالای دست دوم ایجاد کرد و به نیاز گروه جدیدی از مخاطبان پاسخ داد.

💟 پیشنهاد مطالعه: چطور باید مشتری مدار باشیم؟ (با مشتری‌مداری، می‌توانید مشتری‌های بیشتری را جذب ایده‌های جدید خود کنید.)

مزایا و معایب استراتژی اقیانوس آبی چیست؟

خوب به نکات این بخش دقت کنید؛ چون روی تصمیم نهایی شما برای استفاده یا عدم استفاده از استراتژی اقیانوس آبی خیلی تاثیر می‌گذارند:

مزایای استراتژی اقیانوس آبی

تا اینجا، دربارهٔ ماهیت اقیانوس آبی صحبت کردیم و در خلال تعاریف، احتمالاً به شکل حدودی متوجه مزایای این روش شده‌اید. در کل، با استفاده از این رویکرد استراتژیک می‌توانید از این مزایا بهره‌مند شوید:

  • کاهش فشار رقابت و حتی رساندن آن به صفر؛ در صورتی که ایده‌های شما خیلی ناب و دست اول باشند، می‌توانید بدون هیچ رقیبی تا مدت‌ها پیش بروید.
  • پتانسیل درآمدی بالا؛ از آن‌جایی که رقیبی در بازار وجود ندارد، شما اولین گزینهٔ مشتری‌ها برای خرید هستید، پس می‌توانید به درآمد بالا امیدوار باشید.
  • پایداری و ثبات بیشتر کسب‌وکار؛ در بازارهای رقابتی، هر لحظه ممکن است یک رقیب قدرتمند جای شما را بگیرد و با قیمت کمتر یا کیفیت بهتر جایگزینتان شود؛ اما در اقیانوس آبی، خیالتان راحت است که فقط خودتان در مسیر رشد هستید.
  • افزایش وفاداری و بازگشت مشتریان؛ استراتژی اقیانوس آبی، باعث می‌شود مشتری‌ها برای بهره‌مندی از ارزش‌های ویژهٔ شما، خریدشان را تکرار کنند و نرخ بازگشت مشتری بیشتر شود.
  • تقویت شهرت برند در طولانی‌مدت؛ مثلاً، در ایران برندهای زیادی در زمینهٔ فروش اینترنتی کار می‌کنند، اما دیجی‌کالا به دلیل ارائهٔ ایدهٔ اولیه، همچنان جزو نخستین گزینه‌ها برای خرید است.
  • تلاقی تمایز و هزینهٔ پایین؛ در اقیانوس آبی، می‌توانید هزینه را پایین نگه دارید و در عین حال با خلق ارزش‌های جدید برای مشتریان، همچنان متمایز و خاص باشید.
💟 پیشنهاد مطالعه: ریتنشن مارکتینگ چیست؟ چطور باعث بازگشت مشتریان می‌شود؟

معایب استراتژی اقیانوس آبی

استراتژی اقیانوس آبی، در ظاهر خیلی جذاب و هیجان‌انگیز به نظر می‌رسد، اما بی‌عیب‌ونقص هم نیست؛ بنابراین، اگر قصد استفاده از این روش را دارید، به نقاط ضعف زیر هم توجه کنید:

🔸 این استراتژی نیاز به آزمون و خطا و صبر فراوان دارد، پس برای کسب درآمد فوری خوب نیست.
🔸 ایده‌های جدید برای جلب توجه و محبوبیت، نیاز به زمان دارند؛ مثلاً ایدهٔ خرید اینترنتی ابتدا محبوب نبود و در زمان پاندمی کرونا، به دلیل نیاز مردم، شناخته شد.
🔸 در اقیانوس آبی، مشتری‌ها محدودتر از اقیانوس قرمز هستند و افزایش آن‌ها، بستگی به میزان نیاز بازار به محصول یا خدمت شما دارد.
🔸 در صورتی که ایدهٔ شما نیاز به تکنولوژی، تخصص و منابع انحصاری نداشته باشد، ممکن است دیگران از شما تقلید کنند و به تدریج، وارد اقیانوس قرمز شوید.

اما این معایب، با اجرای درست و اصولی به حداقل میزان ممکن می‌رسند؛ یعنی در نهایت، این ایده‌های شما و شیوهٔ اجرای آن‌هاست که بهره‌مندی از مزایا یا مواجهه با چالش‌ها را تعیین می‌کند.

💟 پیشنهاد مطالعه: استراتژی Kaizen چیست؟ (راز موفقیت کسب‌وکارهای ژاپنی را بیاموزید!)

۵ نکتهٔ کلیدی دربارهٔ استراتژی اقیانوس آبی

اگر پس از خواندن مزایا و معایب، تصمیم گرفتید از این استراتژی استفاده کنید، بهتر است چند نکتهٔ مهم و کلیدی را به خاطر داشته باشید:

نکات کلیدی درباره استراتژی اقیانوس آبی

۱- استفاده از استراتژی اقیانوس آبی، به معنی خلق فناوری نیست

شما قرار نیست مخترع باشید تا بتوانید از استراتژی اقیانوس آبی استفاده کنید! در حقیقت، این نگاه نو و ایده‌های جدید هستند که پتانسیل انحصاری شدن را دارند؛ نه لزوماً فناوری‌های نوین.

در واقع، شاید فناوری‌های جدید بتوانند در ایجاد اقیانوس آبی نقش داشته باشند، اما تمام ماجرا نیستند. مثلا، وقتی فورد تصمیم گرفت خودروهای مدل T را بسازد، فناوری مربوط به خودروسازی سال‌ها بود شکل گرفته بود و فورد، فقط آن فناوری را به یک ایده و نیاز جدید متصل کرد.

گاهی یک کار کوچک مانند راه اندازی باشگاه مشتریان و استفاده از ایده‌های خلاقانه برای وفادارسازی مشتری، همان چیزی است که بازاری متمایز برای شما می‌سازد و باعث جذب مشتری‌های وفادار می‌شود.

۲- هیچ شرکتی برای همیشه در یک اقیانوس آبی باقی نمی‌ماند

لوگوی دیجیکالا

استراتژی اقیانوس آبی، کاملا نسبی است و بستگی به شرایط دارد. مثلاً وقتی فروشگاه‌های آنلاین وجود نداشتند، ایدهٔ دیجی‌کالا باعث ایجاد اقیانوس آبی شد اما به مرور، رقبایی وارد بازار شدند. در این مسیر، دیجی‌کالا با افزودن ایده‌های جدید مانند فروش اقساطی، اقیانوس آبی جدیدی ایجاد کرد.

۳- هیچ کسب‌وکاری راه خود را با اقیانوس آبی آغاز نمی‌کند

کسب‌وکارهایی که در اجرای استراتژی اقیانوس آبی موفق شده‌اند، سال‌ها قبل از ارائهٔ ایده‌های جدید، در آن حوزه فعالیت کرده‌اند. مثلاً کمپانی فورد قبل از طراحی خودرو برای قشر متوسط هم در حوزهٔ خودروسازی فعالیت می‌کرد و اصلاً نخستین کمپانی خودروسازی بود!

این یعنی برای ورود به اقیانوس آبی، باید حسابی تجربه کسب کنید و با آزمون و خطا به نتیجهٔ دلخواه خود برسید.

۴- تقلید از ایده‌های موفق، باعث ورود به اقیانوس آبی نمی‌شود!

درست است که می‌گویند اولین اصل برای خلاقیت، تقلید است، اما این اصل برای ورود به اقیانوس آبی صادق نیست. چرا؟ به دو دلیل:

چرا تقلید برای استراتژی اقیانوس آبی خوب نیست؟

پس سعی کنید فقط ایده بگیرید و ایده‌ها را به تناسب صنعت، مشتریان و اطلاعاتی که دارید شخصی‌سازی کنید.

💟 پیشنهاد مطالعه: ایده‌های جدید برای فروش بیشتر + نمونه‌های واقعی و کاربردی

۵- در استراتژی اقیانوس آبی، اطلاعات قدرت است!

هرچه اطلاعات شما بیشتر باشد، احتمال کشف نیازهای جدید، ساخت بازار خاص و ارائهٔ محصول و خدمات متفاوت هم بالاتر می‌رود. منظورمان از اطلاعات چیست؟

  • داده‌هایی که از مشتریان می‌گیرید، مثل بازخوردها و نظرسنجی‌ها؛
  • اطلاعاتی که دربارهٔ رقبا وجود دارد، مثل نقاط قوت و ضعفشان در جذب مشتری؛
  • تحلیل‌های کسب‌وکار خودتان، مثلاً میزان فروش هر محصول یا خدمات؛
  • بررسی منابع معتبر و علمی در حوزهٔ صنعت خود، مثل نشریه‌های علمی و اخبار رسمی.

در کل، هرچه بیشتر اطلاعات بگیرید، شانس ایده‌پردازی موفق هم بالاتر می‌رود. در این راستا، می‌توانید از باشگاه مشتریان استفاده کنید. در این پلتفرم، قابلیت جمع‌آوری اطلاعات دقیق از مشتری‌ها وجود دارد؛ اطلاعاتی ارزشمند که در مسیر رشد کمکتان می‌کنند.

🧩 معرفی بهترین کتاب استراتژی اقیانوس آبی

استراتژی اقیانوس آبی، یک روش علمی است و توصیه می‌کنیم برای استفاده از آن، سراغ منابع علمی و معتبر بروید. دو کتاب زیر، توسط ابداع‌کنندگان این استراتژی یعنی دبلیو چان کیم و رنه مابورنیا نوشته شده‌اند و می‌توانند مرجعی معتبر برای یادگیری اصول این استراتژی باشند:

  • کتاب استراتژی اقیانوس آبی یا Blue Ocean Strategy: در این کتاب، اصول و روش‌های اولیه و کلیدی برای استفاده از استراتژی Blue Ocean به طور دقیق مطرح شده‌اند. این اصول، به شما کمک می‌کنند در دنیای امروز، اقیانوس آبی کسب‌وکار خود را بیابید و به شکلی پیش بروید که احتمال ورود رقبا به حوزهٔ کاری شما به کمترین میزان ممکن برسد.
  • حرکت به سوی اقیانوس آبی یا Blue Ocean Shift: این کتاب به درد کسانی می‌خورد که با اصول اولیهٔ اقیانوس آبی آشنا هستند، اما نمی‌توانند از آن به درستی در سازمان خود استفاده کنند. دبلیو چان کیم و رنه مابورنیا در این کتاب به شکل مرحله به مرحله، به بررسی ابزارها و تکنیک‌های لازم برای اجرای استراتژی اقیانوس آبی پرداخته‌اند.

معرفی فریم‌ورک‌های مهم برای اجرای استراتژی اقیانوس آبی

سایت miro.com چندین فریم‌ورک برای اجرای استراتژی اقیانوس آبی معرفی کرده‌است که مهم‌ترین‌های آن، موارد زیر هستند:

نوآوری در ارزش (Value Innovation)

بر اساس این فریم‌ورک، باید با کمترین هزینه، نیازهای مشتری را به بهترین شکل تامین کنید. برای این کار، باید فرایندهای غیرضروری (مانند نیروهای انسانی اضافی، آپشن‌های اضافی و جزییات لوکس) را کم کنید.

از طرفی، با ارائهٔ ویژگی‌های جدید و خلاقانه می‌توانید ارزشی ایجاد کنید که در بازار وجود ندارد. این یعنی ارزش بالا با هزینهٔ کم که در مزایای اقیانوس آبی هم به آن اشاره کردیم.

تصویر زیر از سایت Harvard Business Rewiew به خوبی این موضوع را نشان می‌دهد:

تلاقی تمایز و هزینه در استراتژی اقیانوس آبی

فریم‌ورک شش مسیر (Six Paths Framework)

اگر حوزهٔ صنعت شما، سنتی و چارچوب‌مند باشد، می‌توانید سراغ این فریم‌ورک بروید. بر اساس این روش، شش مسیر برای عبور از مرزهای تعیین‌شده در کسب‌وکار پیش وی شماست:

۱- به صنایع جایگزین فکر کنید؛ مثلاً دیوار یک پلتفرم آنلاین خرید و فروش کالای دست دوم است، یعنی در عین اینکه در زمینهٔ فروش اینترنتی کار می‌کند، رقیب فروشگاه‌های اینترنتی نیست!

۲- گروه‌های استراتژیک مختلف را بررسی کنید؛ یعنی شرکت‌هایی را که از استراتژی مشابه استفاده می‌کنند بررسی کنید؛ اینطور می‌توانید راه پیشی گرفتن از آن‌ها را زودتر پیدا کنید.

۳- پرسونای خریداران را دوباره طراحی کنید؛ در این مسیر، طراحی نقشه سفر مشتری، می‌تواند کمکتان کند و چالش‌های خاص را بهتر نشان دهد.

۴- به بررسی محصولات و خدمات مکمل بپردازید؛ مثلاً اسنپ برای حفظ اقیانوس آبی، به ارائه‌ٔ خدمات در زمینهٔ پزشکی، خرید سوپرمارکتی و خرید غذا پرداخته‌ است.

۵- بین جذابیت احساسی و کاربردی، یکی را انتخاب کنید؛ هر محصولی ممکن است یک جذابیت احساسی داشته باشد یک جذابیت کاربردی. ببینید بقیهٔ رقبا روی کدام مورد تمرکز دارند؟ شما سراغ گزینهٔ مقابل بروید. مثلاً کمپانی اپل، بیشتر روی جذابیت احساسی متمرکز است و با همین کار، موجی از تبلیغات دهان به دهان مثبت برای خود ایجاد کرده است.

۶- جریان‌های خارجی را شناسایی کنید و با آن‌ها منطبق شوید؛ یک نمونهٔ خوب برای این موضوع شرکت تسلا است که با پیش‌بینی روند رو به رشد استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر، تولید خودروی برقی را شروع کرد.

فریم‌ورک چهار اقدام (Four Actions) و شبکه ERRC

در این روش، ۴ سوال از خود می‌پرسید و بر همان اساس، می‌توانید با حذف و افزایش برخی ویژگی‌ها وارد اقیانوس آبی شوید:

  • کدام ویژگی‌ها در کسب‌وکار من باید حذف شوند؟
  • کدام ویژگی‌ها باید از استاندارد‌های معمول در صنعت بالاتر بروند؟
  • کدام ویژگی‌ها می‌توانند پایین‌تر از استاندارد معمول صنعت باشند و آسیبی نزنند؟
  • چه ویژگی‌های جدیدی می‌توانند ایجاد شوند که در صنعت شما بی‌سابقه هستند؟

پس از طرح این سوال‌ها، می‌توانید بر اساس چارچوب ERRC به شکل زیر به همهٔ سوال‌ها پاسخ دهید:

Eliminate-Reduce-Raise-Create

استراتژی اقیانوس آبی را به چه ترتیبی اجرا کنیم؟

برای ساخت استراتژی اقیانوس آبی، باید یک روند مشخص طی کنید که شامل چهار مرحله است:

  • منافع خریدار (Buyer utility): آیا محصول شما دلیل قانع‌کننده‌ای برای خرید به مشتری‌ها ارائه می‌دهد؟‌
  • قیمت (Price): آیا قیمت محصول شما به اندازه‌ای هست که مشتریان هدف شما بتوانند آن را بخرند؟
  • هزینه (Cost): آیا هزینه‌ٔ تولید محصول به گونه‌ای هست که شما هم بتوانید سود خوبی به دست بیاورید؟
  • پذیرش (Adoption): آیا مانعی وجود دارد که باعث می‌شود مشتری‌ها محصول شما را نپذیرند و با آن ارتباط نگیرند؟

در واقع، محصول و خدمات شما هرچه که باشد، با این مراحل می‌توانید خیلی راحت به نتیجهٔ دلخواهتان برسید.

مراحل اجرای استراتژی اقیانوس آبی در یک نگاه!

در صورتی که قصد دارید از اقیانوس قرمز، وارد اقیانوس آبی شوید، با استفاده از ابزارها و فریم‌ورک‌های یادشده شروع کنید، طبق مراحل اصولی پیش بروید و در نهایت، به شکل زیر عمل کنید:

مراحل اجرای استراتژی اقیانوس آبی

💟 پیشنهاد مطالعه: کمپین تبلیغاتی چیست؟ + لیست کامل انواع کمپین تبلیغاتی

اقیانوس آبی، کران تا کران در اختیار شماست…

اگر از جو رقابتی سنگین خسته شده‌اید، ایدهٔ جدیدی در ذهن دارید و می‌خواهید مشتری‌های خاص خود را داشته باشید، حتماً برای اجرای استراتژی اقیانوس آبی، زمینه‌چینی کنید.

در آخر هم یادتان باشد که این روش، نیاز به صبر و ممارست دارد؛ پس تسلیم نشوید و ادامه بدهید. مقاله‌های دستهٔ «راهنمای کاربردی دیجیتال مارکتینگ» می‌توانند در این مسیر خیلی کمکتان کنند. ما هم همیشه اینجا هستیم تا به سوال‌هایتان پاسخ بدهیم.

نظر شما راجع به این محتوا چیست؟

آخرین مطالب دسته بندی بازاریابی و جذب مشتری

دیدگاه ها

اولین نفری باشید که دیدگاه خود را ثبت می کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *